در این مقاله قصد دارم ضمن معرفی دیوید آکر و اندیشههایش، در مورد این موضوع هم صحبت کنم که چرا در دنیای برندسازی، تا به این حد دیوید آکر مورد احترام و ارزش واقع شده است و چه اتفاقی افتاده است که اکثر صاحبین کسب و کار ترجیح میدهند برای مشاوره برندینگ به سراغ دیوید آکر بروند.
بیوگرافی دیوید آکر
دیوید آکر متولد 1938 در شهر فارگو واقع در ایالت داکوتای شمالی است. او استاد بازنشسته دانشگاه مدرسه کسب و کار هاس (Haas school of business) میباشد و در بزرگی مدرسه هاس همین بس که طبق رتبهبندی Economist، جزء بهترین مدارس کسب و کار دنیا قرار گرفته است. در چند سایت فارسی خواندم که نوشته بودند دیوید آکر استاد دانشگاه کالیفرنیا و برکلی است.
یکی نیست بگوید عزیز دل، ترجمه کردن هم راه و رسم خود را دارد، دانشگاه برکلی یکی از دانشگاههای زیرمجموعه دانشگاه کالیفرنیا است و دیوید آکر در مدرسه هاس بوده که یکی از دانشکدههای دانشگاه برکلی است. بگذریم، مجال غرغر کردن نیست و باید سریع بروم سراغ اصل مطلب.
دیوید آکر مدرک کارشناسی خود را از مدرسه مدیریت اسلون (MIT Sloan School of management) که زیرمجموعه دانشگاه بزرگ MIT است، دریافت نموده. این مدرسه یکی از قویترین مدارس مدیریت دنیا بوده و جالب است که بدانید، ورود به دوره MBA آن فراتر از حدی که تصور مینمایید، دشوار است. آکر همچنین مدرک کارشناسی ارشد آمار و دکترای مدیریت کسب و کار خود را از دانشگاه استنفورد کسب نموده است، دانشگاهی که هماکنون دختر او یعنی جنیفر آکر، در آنجا به عنوان استاد بازاریابی تدریس مینماید. در نهایت، در سال 2015 به دلیل فعالیتهای فراوان در حوزه بازاریابی، به تالار مشاهیر انجمن بازاریابی آمریکا پیوست.
آکر بزرگ، تا به حال سه جایزه اصلی در زمینه بازاریابی کسب نموده است:
آکر همچنین یک ستون یادداشت منظم در نشریه انجمن بازاریابی آمریکا دارد که به «Aaker on Branding» معروف است. از آکر کتابهای زیادی به چاپ رسیده است به عنوان مثال کتاب Brand Relevance در سال 2011 به عنوان سه کتاب برتر حوزه بازاریابی انتخاب گردیده است (این کتاب در کشور خودمان نیز به چاپ رسیده).
این مطالبی که برایتان شرح دادم، بخش کوچکی از دستاوردهای علمی دیوید آکر بزرگ است. در دنیای کسب و کار و مدیریت حقیقتاً کمتر کسی را میتوان یافت که تا به این حد، هم در حوزه علمی پیشرو بوده و صاحب کتب و مقالات معتبر باشد و هم در زمینه اجرایی فعالیت گستردهای انجام دهد.
بعید است در حوزه برندسازی فعال باشید و اسمی از دیوید آکر بزرگ (پدر علم برندسازی نوین) نشنیده باشید. خود من هم بارها در مقالاتم به او اشاره نمودهام. آکر در حوزههای مختلف مانند هویت برند، معماری برند، ارزش ویژه برند و … نظریات و مدلهای مختلفی ارائه نموده است.
مدل هویت برند دیوید آکر ( به سبک پدر علم برندسازی )
دیوید آکر در سال 1995 در کتاب معروف خود یعنی Building Strong Brands مدلی را معرفی مینماید که نامهای مختلفی دارد. برخی از افراد به این مدل، مدل چشمانداز (Brand Vision Model) و برخی دیگر هم مدل هویت برند (Brand Identity Model) میگویند .
آکر معتقد بود که تعریف محدود برند، مانع از رشد برند شده و یک برند میتواند مفاهیم مختلفی را بر دوش بگیرد و به همین دلیل مدل زیر را برای طراحی هویت برند پیشنهاد میدهد.
الف: تحلیل استراتژیک برند
اگر طراحی هویت برند را مشابه تجویز دارو و درمان از طرف پزشک متخصص در نظر بگیریم، گام اول مدل یعنی تحلیل استراتژیک مانند آزمایش خون، تصویربرداری MRI و هر آن چیزی است که یک پزشک برای تجویز دقیق و مناسب دارو و روش درمان برای بیمار نیازمند است. هیچ پزشکی در تاریخ وجود نداشته که بتواند بدون بررسی علائم اولیه، برای بیمار خود روش درمان تجویز نماید. دیوید آکر نیز پیشنهاد مینماید برای طراحی هویت برند، ابتدا باید عوامل مختلفی را تحلیل نموده و سپس بعد از بررسی نتایج آن شروع به طراحی هویت برند نمود. مدل هویت برند آکر توضیح میدهد برای طی نمودن صحیح و دقیق مسیر برندسازی، ابتدا باید سه حوزه مختلف مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد.
ب: سیستم طراحی هویت برند
پس از تحلیل و ارزیابیهای اولیه، حال نوبت این موضوع است که برای برند خود هویت طراحی نمایید. ابتدا به سه بیضی تو در تو توجه نمائید. در نسخههایی ابتدایی آکر، خبری از Brand Essence و یا جوهره برند نبود و آکر این موضوع را بعدها به مدل خود افزود. جوهره را میتوان اصلیترین فایده یک برند دانست مانند امنیت در برند ولوو. منظور از Core در مدل آکر، فوائدی است که تمایز اصلی برند با سایر رقبا را شامل میشود مانند طعم لذتبخش کوکاکولا. تفاوت Core با Essence در این موضوع است که Essence معمولاً واحد است ولی Core شامل چند فایده میباشد. در نهایت آخرین لایه مدل هویت آکر Extended است یعنی فوائدی که در برند وجود دارد ولی ممکن است تمایز خاصی برای برند به وجود نیاورد و مشابه با فوائد سایر رقبا باشد.
ج: سیستم پیادهسازی هوبت برند
قطعاً هویتی که تنها در سازمان ما باقی بماند و مشتریان هیچ اطلاعای از آن نداشته باشند، کمکی به رشد و توسعه برند نخواهد نمود. هویت زمانی معنی و مفهوم خود را مییابد که اثری از آن در ذهن مخاطبان بازار قابل مشاهده باشد. به همین علت، آخرین مرحله از مدل هویت برند آکر، سیستمی است برای پیاده سازی هویت برند. در این مرحله برندها هویت برند خود را با استفاده از ابزار مختلف مانند محصول، توزیع، ارتباطات، قیمت و … اجرا نموده و بازخورد آن را دریافت میکنند.